پدرش شیخ محمد حجازی از روحانیون شهر بود
وی پس از اخذ دیپلم درجه کارشناسی اش را در رشته ادبیات از دانشگاه فردوسی اخذ کرد. در عین حال بطور همزمان به تحصیلات حوزوی هم پرداخت.
حجازی از زمان دانشجویی از شاگردان محمدتقی شریعتی محسوب میشد که در درسهای اسلامی و تفسیر قرآن وی شرکت میکرد. همچنین رابطه خوبی با علی شریعتی داشت.
حجازی فعالیتهای سیاسی اش را از سالهای نخست وزیری مصدق در انجمن تبلیغات اسلامی مشهد شروع کرد.
پس از کسب درجه لیسانس در دبیرستانهای سبزوار مشغول به تدریس شد.
فعالیتهای سیاسی پیش از انقلاب
در این دوران وی همراه با یارانش هفته نامهای با عنوان جلوه حقیقت در سبزوار انتشار دادند که امتیاز آن به پدر حجازی تعلق داشت.
پس از سقوط مصدق وی مدتی در شهر رشت تبعید شد.
پس از آن از سبزوار به مشهد منتقل شد و همزمان با تدریس در دبیرستانهای مشهد به تدریس در دبیرستان آستان قدس رضوی و فعالیت در این مؤسسه پرداخت.
وی همچون مبارزان مشهدی دیگر، به آیتالله میلانی نزدیک بود. پس از حاضر نشدن به همکاری با ساواک و تبلیغ برای نظام پهلوی در آستان قدس به توصیه آیتالله میلانی به تهران رفت.
در آنجا با حمایت مالی میلانی مؤسسهای انتشاراتی بنام بعثت را برای چاپ کتابهای مذهبی به راه انداخت.
فخرالدین حجازی از زمان اقامت در مشهد به دلیل قدرت بیان فراوان و تسلطی که بر سخنوری داشت به عنوان یکی از سخنرانان مشهور مذهبی مطرح شد. پس از آنکه به تهران منتقل شد، همراه با تدریس در دبیرستان به سخنرانیهای مذهبی پرداخت. وی از نخستین سخنرانان حسینیه ارشاد بود.
فخرالدین حجازی به سخنرانی های تند و آتشین در انتقاد از وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران که با لحنی گیرا و پرهیجان ایراد میشد شهرت داشت. از این رو هیئت مدیره حسینیه ارشاد برای مهار کردن یا پایان دادن به سخنرانیهای او تحت فشار ساواک قرار داشت.
برخی از روحانیون بخصوص محمدتقی فلسفی از مخالفان جدی حجازی بودند. لازم به ذکر است که وی با صورت تراشیده و کت و شلوار از مبلغان مذهبی با چهره متمایز محسوب میشد.
با فشار ساواک ، فخرالدین حجازی سرانجام از آبان ۱۳۴۷ به سخنرانی در حسینیه ارشاد پایان داد. وی برخی از روحانیون را در این ماجرا مقصر میدانست. وی به سخنرانیهای خود با همان لحن سابق در مساجد و محافل مذهبی دیگر ادامه داد.
در ۲۵ بهمن ۱۳۵۱ پس از یکی از سخنرانیهایش دستگیر میشود. وی تا زمان پیروزی انقلاب دست کم دو بار دیگر مورد بازجویی قرار میگیرد و هر از گاهی از سخنرانیهایش جلوگیری میشود ولی همچنان فعالیت خود را تداوم میبخشد.
فعالیتهای سیاسی پس از انقلاب
حجازی پس از انقلاب از چهرههای مشهور و مورد توجه در سطح کشور بود تا آنجا که در نخستین انتخابات مجلس شورای اسلامی، با کسب بیش از یک و نیم میلیون رأی بیشترین شمار آرا را از میان همه نامزدهای نمایندگی به خود اختصاص داد و به عنوان نماینده اول تهران وارد مجلس شد.
وی در دوران نمایندگی مجلس در مخالفت با جریانهای میانه رو و منتقد قرار داشت و در این مخالفتها آن قدر جدی بود که نهضت آزادی ایران، در فروردین ۱۳۶۱ از وی به دلیل اظهاراتی که در مورد این نهضت در سخنرانیهای پیش از خطبههای نمازجمعه تهران بیان کرده بود به دادستان تهران شکایت کرد.
پس از سالهای نخست پس از انقلاب حضور فخرالدین حجازی در صحنه سیاسی کمرنگ شد و از دومین دهه دوران جمهوری اسلامی، او عملاً در سکوت فرو رفت.
یکی از دلائلی که در مورد خروج او از صحنه اصلی فعالیت های سیاسی مطرح میشود سخن رانی او در حضور آیتالله خمینی است که وی در آن با لحنی بسیار مبالغه آمیز و با برشمردن صفات متعدد و پی در پی از جمله تشابه رهبر ایران به سلیمان نبی که حکم رانی بر جهان گوارایش باد، به تمجید از آیتالله خمینی پرداخت.
از آن پس با این که فخرالدین حجازی در دو دوره بعدی مجلس نیز عضویت داشت، فعالیت چندانی از وی دیده نشد.
فخرالدین حجازی نخستین چهره سیاسی جمهوری اسلامی است که اسناد ساواک درباره او در زمان حیاتش چاپ شد که نشان از حساسیت شدید ساواک به فعالیتهای او و همچنین حجم خطبههای وی در ضدیت با رژیم پهلوی دارد.
وی به سال ۱۳۸۶ در سن ۷۷ سالگی درگذشت.
زندگی شخصی
از فخرالین حجازی یک پسر و دو دختر باقیمانده که هیچ یک از آنها در فعالیتهای سیاسی شرکت ندارند.
:: موضوعات مرتبط:
مشاهیر سبزوار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 381
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1